Eivind Kjørstad, اهل نروژ می گوید:”من با پرداخت مالیات هایی که جزو بالاترین سطوح مالیاتی جهان قرار دارند موافقم زیرا پرداخت این پول به من اجازه می دهد که در کشوری با مجموعه ای از مزایا زندگی کنم که یکی از بهترین مکان های موجود در جهان است.”
برای توصیف شبکه رفاه اجتماعی در کشورهای اسکاندیناوی که شامل دانمارک، نروژ و سوئد می شود، می توان به موارد زیر اشاره کرد.
- آموزش و پرورش در تمام سطوح و مقاطع تحصیلی، از جمله دانشگاه رایگان است. به طور مثال در کشور نروژ چیزی به عنوان پس انداز برای هزینه تحصیل فرزندانتان در آینده مفهومی ندارد. (این قضیه در مورد دانشجویان خارجی هم صدق می کند!)
- هزینه های زندگی در طول دوران تحصیل شما، تحت پوشش وام یارانه ای قرار می گیرد. شما فقط باید 70 درصد از وام را بازپرداخت کنید و این وام دارای برخی از ویژگی های امنیتی است که هدف آنها جلوگیری از ایجاد فقر و فشار مالی بر دانشجویان است، مثلا در طول تحصیلات و در هر دوره بعد از تحصیل که درآمد شما در آن کمتر از سطح خاصی است، بدون بهره خواهد بود.
- برای مراقبت از کودکان یارانه پرداخت می شود، بنابراین اگرچه کیفیت مراقبت از کودکان در اینجا بهتر است (مثلا تعداد کارکنان بیشتر، کارمندانی با تحصیلات عالی)، ولی میانگین هزینه های مراقبت از کودکان در حدود 250 دلار در ماه در نروژ و 950 دلار در ماه در آمریکا است.
- ما سیستم مراقبت های بهداشتی همگانی برای تک تک افراد داریم. این سیستم با پرداخت مالیات تامین مالی می شود، و نه شما و نه کارفرمای شما (در صورت وجود) مبلغی اضافی بابت آن نمی پردازید. کسورات به مبلغ 200 دلار در سال یا 2 درصد از درآمد شما (هر کدام که کمتر است) می باشند. برای تمام هزینه های مرتبط با بارداری و تولد، میزان کسورات صفر است. (از جمله سقط جنین) شما به عنوان ساکن نروژ به هیچ عنوان به بیمه خدمات درمانی نیازی ندارید.
- والدین (هم والد واقعی و هم فرد سرپرست) می توانند از 54 هفته مرخصی والدین با دریافت 80 درصد از حقوق معمول خود استفاده کنند.
- بسیاری از برنامه های اجتماعی که هم در اسکاندیناوی و هم ایالات متحده وجود دارد، در اینجا بسیار سخاوتمندانه هستند. به عنوان مثال شما می توانید مزایای بیکاری را برای مدت 2 سال در اینجا دریافت کنید در حالی که در ایالات متحده آمریکا تا 6 ماه معمول است.
- اگر بیمار باشید، می توانید با دریافت کامل حقوق در خانه بمانید. برای بیماری های کوتاه مدت تا 3 روز کاری، فقط کافی است که به کارفرمای خود اطلاع دهید که بیمار هستید، برای بیماری های طولانی تر تا سقف یک سال، گواهی پزشک مورد نیاز است. (و اگر شما برای بیش از یک سال بیمار هستید، ممکن است واجد شرایط برای معلولیت باشید)
- اگر بچه های شما بیمار شوند یا فردی که معمولا در طول روزهای کاری از کودکان شما مراقبت می کند بیمار شود، می توانید در خانه بمانید و با دریافت کامل حقوق از آنها مراقبت کنید. (محدود به 10 روز در سال برای هر یک از والدین، 15 روز در سال اگر شما بیش از 2 بچه داشته باشید، و دو برابر اگر شما یک والد تنها هستید)
- اکثر ادارات و خدمات دولتی نسبتا کارآمد هستند. فساد در نروژ بسیار نادر است و ما به طور مرتب به عنوان یکی از کشورهای دارای کمترین فساد در جهان شناخته می شویم. به عبارت دیگر، من مطمئن هستم که بیشتر پول مالیات پرداختی من در راه اهداف مورد نظر صرف می شود.
- در اینجا جاده ها تعمیر و نگهداری می شوند، پل ها ساخته می شوند، انرژی برق قابل اعتماد است، آب پاکیزه و سالم از شیرها خارج می شود، فاضلاب قبل از رهاسازی تصفیه می شود.
- سطح رفاه تقریبا نسبت به هر کشور دیگری سخاوتمندانه است. شما به عنوان یک شهروند نروژی می توانید احساس امنیت داشته باشید: حتی اگر شما دچار مشکل شده یا شکست بخورید، یک شبکه نسبتا قوی برای دستگیری از شما وجود دارد، و پتانسیل های فراوانی برای پیشرفت وجود دارد که مانع از وخیم تر شدن شرایط شما خواهد شد.
بنابراین وقتی که به طور خاص صحبت از مالیات می شود، من فکر می کنم دلیل اصلی که مردم این کشورها به آن اهمیت نمی دهند این است که اگر چه میزان مالیات ها هنگفت است، ولی در قبال پرداخت آن مزایای زیادی وجود دارند که از شهروندان حمایت و پشتیبانی می کنند.
هنگامی که حرف از شاد زیستن می شود، مولفه بسیار مهم دیگری نیز در آن نقش دارد.
ما دارای یک جامعه با کمترین میزان نابرابری هستیم و مسلم است که این قضیه مردم را بسیار شادتر می کند. واقعا جای تعجب نیست. به این 2 کشور کوچک نگاه کنید.
کشور A – میانگین درآمد 113 هزار دلار در سال
Jane حدود 12 هزار دلار در سال درآمد دارد
Mohan حدود 15 هزار دلار در سال درآمد دارد
Gauri حدود 17 هزار دلار در سال درآمد دارد
Joe حدود 25 هزار دلار در سال درآمد دارد
Bill حدود 500 هزار دلار در سال درآمد دارد
کشور B -میانگین درآمد 87 هزار دلار در سال
Jan حدود 25 هزار دلار در سال درآمد دارد
Moana حدود 30 هزار دلار در سال درآمد دارد
Geir حدود 55 هزار دلار در سال درآمد دارد
Joanne حدود 75 هزار دلار در سال درآمد دارد
Billie حدود 250 هزار دلار در سال درآمد دارد
کشور A به طور کلی ثروتمندتر است، اما با این حال، کشور B دارای استانداردهای زندگی بالاتری برای 80 درصد از ساکنانش می باشد. و اگرچه آخرین نفر تنها 250 هزار دلار به جای 500 هزار دلار در کشور A درآمد کسب می کند، ولی درآمد آنها هنوز هم بسیار زیاد است و این بدان معنا نیست که آنها به دلیل فقدان درآمد کافی برای یک زندگی مناسب ناراضی می باشند. این احتمال وجود دارد که کشور B شادتر از کشور A باشد؛ زیرا برابری موجب شادی و رضایت همگانی می شود.
کشورهای اسکاندیناوی با شاخص جینی (Gini) در محدوده 29-25، دارای کمترین میزان نابرابری درآمدی در جهان هستند. و مانند دو کشور فرضی که در بالا نشان داده شده است، این تقریبا به نفع همه است.
در روشی متفاوت، اگر سیستم مالیاتی تصمیم بگیرد که 100 دلار از ثروتمندترین فرد در کشور اخذ کند و این 100 دلار را به فقیرترین فرد در کشور بپردازد، به این ترتیب، شخص فقیر خیلی بیشتر از آن چیزی که فرد ثروتمند ضرر می کند، سود خواهد برد.
در حقیقت این اثر به اندازه ای قوی است که حتی اگر یک مکانیسم مالیاتی مبلغ 100 دلار از یک فرد ثروتمند دریافت کند و بیش از 50 دلار به یک فرد فقیر بپردازد (بگذارید فرض کنیم نیمه دیگر پول در بوروکراسی مصرف شود)، هنوز هم می تواند منجر به افزایش رضایتمندی و شادی اجتماعی گردد.